مذاکرات نمایندگان تهران و واشنگتن از روز شنبه ۲۳ فروردین در حالی در عمان برگزار میشود که رهبر ایران حدود دو ماه قبل مذاکره با آمریکا را غیرشرافتمندانه اعلام کرده بود. با این حال به نظر میرسد که آرایش نظامی آمریکا در منطقه موجب تغییر موضع رهبر در قبال مذاکرات شد.
اکنون قرار است که عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران با استیو ویتکاف، نماینده آمریکا در امور خاورمیانه وارد مذاکره شود.
درباره شیوه مذاکره مقامات ایرانی و آمریکایی تا پیش از این اختلاف نظر بین طرفین وجود داشت. ایران بر مذاکره غیرمستقیم تاکید داشت و آمریکا بر مذاکره مستقیم. حتی برخی منابع خبری گزارش دادند که استیو ویتکاف به شرط مستقیم بودن مذاکرات در عمان حضور مییابد. با این حال خبرگزاری فارس روز جمعه گزارش داد که مذاکرات قرار است از طریق وزیر خارجه عمان و بر پایه تبادل متن مکتوب انجام شود.
به غیر از عباس عراقچی که ریاست تیم مذاکرهکننده ایران را بر عهده دارد، درباره سایر اعضای این تیم خبری در رسانههای داخل ایران منتشر نشده است. ولی یکی از اصلاحطلبان نزدیک به دولت پزشکیان، به یورونیوز گفت که علی باقری کنی، دبیر شورای راهبردی روابط خارجی ایران هم عضو تیم مذاکرهکننده ایران است. افشار سلیمانی دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی ایران نیز به یورونیوز گفت که مجید تخت روانچی نیز یکی از اعضای ارشد هیات مذاکرهکننده ایران خواهد بود.
مقامات دولت آمریکا در اکثر اظهارنظرهایشان طی هفتههای اخیر، بر ضرورت برچیده شدن کامل فعالیتهای هستهای ایران تاکید کردهاند و مذاکره را راه مسالمتآمیز تحقق این هدف برشمردهاند. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل نیز حل دیپلماتیک مساله فعالیت هستهای ایران را تنها در صورتی قابل قبول دانسته که در نتیجه مذاکرات، ایران مثل لیبی کل برنامه هستهایاش را نابود کند.
«این مذاکرات با مذاکرات برجام خیلی فرق دارد»
اما محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب درباره موضع آقای نتانیاهو میگوید: «سخنانی مثل سخن نتانیاهو که بحث لیبی شدن ایران را به میان میکشد، جنبه ایذایی دارد. ایران هیچ ربطی به پروژه لیبی ندارد. ایران در چارچوب قوانین بینالملل، مثل همه کشورهایی که صاحب انرژی هستهای هستند، صاحب این انرژی باقی میماند.»
این مذاکرات با مذاکرات برجام خیلی متفاوت است. در مذاکرات برجام طرفهای مختلفی وجود داشت که آمریکا یکی از آنها بود اما الان مذاکره فقط بین ایران و آمریکا است.
محمد علی ابطحی
فعال اصلاح طلب
آقای ابطحی درباره دستاورد احتمالی این مذاکرات برای ایران و آمریکا به یورونیوز گفت: «این مذاکرات با مذاکرات برجام خیلی متفاوت است. در مذاکرات برجام طرفهای مختلفی وجود داشت که آمریکا یکی از آنها بود اما الان مذاکره فقط بین ایران و آمریکا است. محتوای مذاکرات هم طبعا متفاوت خواهد بود. من تصورم این است که اگر قرار باشد دو طرف واقعا به سمت نتیجه پیش بروند، این کار سختی نیست. مجوز فعالیت شرکتهای آمریکایی در ایران از رهبری نظام گرفته شده است. رئیس جمهور ایران هم چنین چیزی را گفته است و این با توجه به روحیه آقای ترامپ شاید مشوق خوبی برای آمریکا باشد. گرچه در مقایسه با جاهای دیگر دنیا، بازار خیلی بزرگی نیست اما صرف گشایش این بازار واقعه قابل توجهی برای طرف آمریکایی است. برای ایران هم رفع خطر جنگ و نرمالیزاسیون فضای دیپلماتیک بینالمللی را به ارمغان میآورد. مذاکرات عمان میتواند مذاکراتی کوتاه و پرمعنا باشد که یک طرف آن رفع تحریم و طرف دیگرش همکاریهای اقتصادی باشد. در مورد فعالیت هستهای ایران هم نقطه مشترکی وجود دارد و آن عدم استفاده نظامی و تسلیحاتی از صنعت هستهای است که هم ایران به آن پایبند است، هم دنیا آن را میخواهد.»
«از مذاکرات عراقچی و ویتکاف چیزی درنمیآید»
یکی از مشاوران دولت روحانی در جریان مذاکرات برجام که نخواست نامی از او برده شود موضع آمریکا در خصوص برچیده شدن کل برنامه هستهای ایران را «موضع مذاکراتی» میداند و میگوید: «موضع رهبر ایران که مذاکرات را غیرشرافتمندانه اعلام کرد، یک موضع مذاکراتی بود. یعنی نهایتا برای تقویت تیم مذاکرهکننده اتخاذ شده بود. موضع ترامپ هم که ابتدا گفت کل فعالیت هستهای ایران باید جمع شود، موضعی مذاکراتی بود.»
این مشاور اصلاحطلب دولت روحانی درباره شانس موفقیت مذاکرات میگوید: «به نظرم بهتر بود علی لاریجانی نماینده ایران در مذاکرات باشد. از مذاکره وزیر خارجه و ویتکاف چیزی درنمیآید ولی اگر علی لاریجانی مذاکره میکرد، ممکن بود نتیجهای حاصل شود. به عراقچی در جریان مذاکرات فحش میدهند که این نماینده دولت است ولی اگر علی لاریجانی میرفت برای مذاکره، معلوم بود که او نماینده رهبری نظام است. با این حال ویتکاف برای ایران مناسب است. او میانهرو است.»
وی در پاسخ به این سوال که ایران در این مذاکرات چه باید بدهد و چه چیزی باید بگیرد تا مذاکرات موفق از آب درآید، میگوید: «در پایان این مذاکرات، اگر هم به نتیجه برسد، بر سر همان چیزهایی توافق میشود که در برجام وجود دارد. ولی ایران باید چیزی به ترامپ بدهد که او بتواند آن را در آمریکا بفروشد و بگوید من چیزی بیشتر از اوباما به دست آوردم و دموکراتها بلد نبودند مذاکره کنند ولی من بلد بودم. اینکه ایران چه میتواند به ترامپ بدهد، مثلا میتواند بندهای غروب برجام را پنج سال تمدید کند یا دسترسیهای بیشتری به آژانس برای نظارت بر فعالیت هستهای ایران بدهد یا تعداد سانتریفیوژهایش را کاهش دهد.»
این استاد دانشگاه میافزاید: «پیشنهاد هشت سال قبل من به دولت روحانی این بود که شما چهار تا آبشار پیشرفته را در فردو نگه دارید و نیروگاه نطنز را ببندید. الان هم اگر نطنز را تعطیل کنند، ترامپ راضی میشود. اما اینکه ایران چه چیزی گیرش میآید، باید گفت همان چیزهایی که در برجام آمده بود و قرار بود با برجام نصیب ایران شود. یعنی لغو تحریمها، سرمایهگذاری خارجی و امکان تجارت آزاد.»
وی برخلاف آقای ابطحی، ایران را بازار بزرگ و قابل توجهی برای دونالد ترامپ میداند و میگوید: «مساله ترامپ این است که شرکتهای آمریکایی در ایران فعالیت گسترده داشته باشند. ایران هزار میلیارد دلار پتانسیل سرمایهگذاری خارجی دارد. ترامپ میگوید چرا این فواید نصیب اروپاییها و روسها و چینیها شود. ایران و آمریکا باید مشکلاتشان را همهجانبه حل کنند. حل کردن یک مشکل و باقی ماندن سایر مشکلات، مانع از ثمربخشی توافق میشود و این به سود ایران نیست.»
«ایران در موضع ضعف است»
افشار سلیمانی، دیپلمات پیشین ایران و تحلیلگر روابط بینالملل درباره شیوه مذاکرات و خواسته اصلی ایران در مذاکرات عمان و شانس تحقق مطالبات تهران در این گفتوگوها میگوید: «مذاکره وسیله است و بهتر است که مذاکرات مستقیم باشد چون وقت کمتری میبرد و ضمنا وقت هم تنگ است. ایران میخواهد حق غنیسازیاش، که در برجام به رسمیت شناخته شده، همچنان باقی بماند ولی نکته مهم این است که ایران در موقعیت ضعیفی قرار دارد و از این موضع در مذاکرات شرکت میکند. اوضاع پیچیده شده و جمهوری اسلامی نباید کار را به اینجا میرساند. قبلا ایران میتوانست با داشتههای زیادی برود پای میز مذاکره، ولی الان اگر داشتههای هستهای ایران را منها کنیم، سایر داشتهها تقریبا از بین رفته است. مثلا حماس دچار چنان وضعی شده، غزه به آن روز افتاده و حزبالله هم به شدت ضعیف شده و بحث خلع سلاحش در لبنان مطرح است و در عراق هم فشار زیادی روی نیروهای شبهنظامی حامی جمهوری اسلامی هست. حشدالشعبی هم اعلام کرده که در ارتش عراق ادغام میشود. در یمن هم که حوثیها تحت بمباران شدید آمریکا است. اینها ابزارهایی در دست ایران بودند که هزینه زیادی هم بابت آنها شده بود ولی الان به این روز افتادهاند. قبل از اینکه کار به اینجا بکشد، جمهوری اسلامی باید میرفت پای میز مذاکره تا بتواند از موضعی بسیار قویتر از امروز، منافع فلسطین و ایران را تامین کند. در چنین شرایطی، مذاکره درباره نیروهای ایران در خاورمیانه چندان اهمیت ندارد چون این نیروها تقریبا از دست رفتهاند. در سوریه هم وضعیت کاملا متفاوت شده و ترکیه دست برتر را در این کشور دارد.»
قبلا ایران میتوانست با داشتههای زیادی برود پای میز مذاکره، ولی الان اگر داشتههای هستهای ایران را منها کنیم، سایر داشتهها تقریبا از بین رفته است.
افشار سلیمانی
دیپلمات پیشین ایران
آقای سلیمانی درباره تغییر موضع رهبر جمهوری اسلامی درباره مذاکره با آمریکا میگوید: «شرایط فعلی ایجاب کرده که حکومت ایران در قبال مذاکرات آشکارا تغییر موضع دهد. صدور مجوز مذاکرات با دولت ترامپ، ناشی از تغییر چشمگیر شرایط منطقه و تهدیدهای سنگین ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی است. با این حال نشست روز شنبه در عمان، بیشتر جلسه ارزیابی است نه جلسه مذاکره. اگر ارزیابی طرفین از یکدیگر مثبت و امیدوارکننده باشد، کار به مذاکره به معنای دقیق کلمه هم میکشد. به هر حال واقعگرایی سیاسی میگوید ایران در موضع ضعف است. اگر در موضع قدرت بود، به راحتی میگفت مذاکره نمیکنم. وقتی از موضع ضعف وارد مذاکره میشوید، دیگر فرق چندانی ندارد که مستقیم مذاکره کنید یا غیرمستقیم. ایران باید هزینههای صرفشده برای داشتههایش را به سرمایه تبدیل میکرد ولی ایران در بحث خاورمیانه، خودش را مساله کرد نه راهحل مساله. روش ایران با نظام بینالملل و قواعد حاکم تطبیق نداشت. بحث حق و عدالت مطرح نیست بلکه باید دید آنچه ما حق و عدالت میدانیم، شدنی است یا نشدنی. بازی، بازی قدرت است. حتی آمریکا که قدرت برتر جهان است، نمیتواند همه خواستههایش را در این منطقه محقق کند؛ چه رسد به ما که این همه ضعف و مشکل داریم، بهویژه در حوزه اقتصاد.»
افشار سلیمانی در انتقاد از سیاست خارجی ایران میافزاید: «تحقق منافع ملی مبتنی بر محاسبه سود و زیان است ولی ما چنین کاری را نکردیم و سیاست خارجیمان بیشتر در خدمت منافع کشورهای دیگر بود نه منافع کشور خودمان. روسیه را آقابالاسر خودمان کردهایم در حالی که میتوانستیم کاری کنیم که جایگاه کشور خودمان ارتقا یابد. تاخیر ایران در نشستن پای میز مذاکره و البته اشتباهاتش، کار را به اینجا رسانده و آمریکاییها هم این واقعیت را میدانند. در چنین شرایطی، ایستادگی چیزی نصیب ما نمیکند. مگر تا حالا ایستادگی نکردهایم؟ گیرم حمله نظامی شد و شما هم واکنشهایی نشان دادید. ولی واقعیت این است که شما تنهایید و حامی ندارید. چین و روسیه حمایتی از ایران نمیکنند. داشتههای نظامی ما هر چه باشد، در برابر توان نظامی طرف مقابل ضعیف است. آن طرف آمریکا و اسرائیل قرار دارند و در صورت لزوم ناتو هم به آنها میپیوندد. این واقعیتها را باید دید. واقعیت با رجزخوانی تغییری نمیکند؛ چون شما اگر یک ضربه بزنید، ده تا میخورید. حتی اگر به بمب هستهای هم دست پیدا کنید، باز مسائل کشور را نمیتوانید حل کنید. حالا همین که مقامات کشور تصمیم به مذاکره گرفتهاند، یعنی متوجه شرایط نامطلوب کشور هستند. پس بهتر است کاملا متوجه شرایط فعلی باشند و جوری مذاکره کنند که توافق حاصل شود و ایران از وضع فعلی نجات پیدا کند.»
+ There are no comments
Add yours